هربار خواستم بگویم دوستت دارم
دهانم طعمِ خون گرفت
و جنازه‌ی هزار حرف نگفته
روی دستم ماند
ترسیدم مبادا انگشت نمای مردم شوم
و ترس جسارتِ بال‌هایم را گرفت
من که تنها به شوق تماشا آمده بودم
تاوان جراحت چندمین عشق
روی گلویم ماند!
سکوت کرده‌ام
خون ه شده در دهانم را تُف می‌کنم
تا هزار حرفِ نگفته در من
تشییع شود


خاطره بازی هزار ,روی ,ماند ,  ,خون ,نگفته ,تشییع شود ,ماند سکوت ,روی گلویم ,گلویم ماند ,سکوت کرده‌اممنبع

ساعت ها میگذرند..

دیوار نیست..

تشییع شود..

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

خرید انواع تاب ریلکسی فروشگاه گز کرمانی اصفهان رازهای دنیای وب دیس لاو |دانلود آهنگ دیس لاو و غمگین خرید قطعات دامپ تراک آریولند Laineyitj homepage موضوعات عمومی کرج اسپیس سختی گیر رزینی اطلس آب